دلنوشته های من
موج میزند احساس من در میان حرفهایم،تلالو اش را می بینی؟
سینه اش پاک و سپید و دلش سنگ صبور ضربه می خورد ولی نفسی باز نکرد آنقدر سنگ زدم بازهم نشکست گوش می داد به من به همه غصه من و چه آرام سپرد سینه اش را به قلم و چه بسیار منم غصه ربودم ز دلم تا که خاموش شود حرم غمم.... عجبا !!!! باز نسوخت. چه شکیبا چه صبور کاغذ من... و چه با لطف و وفا مرهم تنهایی من....
Power By:
LoxBlog.Com |